اُدری هپبورن در نمایی از فیلم تعطیلات رمی (ویلیام وایلر - 1953)
تعطیلات رمی فیلم خوبی است. از دیدن آن لذت بردم. اما، کدام مولفه ی فیلم آن را دوست داشتنی، سرگرم کننده، جذاب و قابل ستایش می کند؟ اصولا موفقیت فیلم های کلاسیک وابسته به داستان، فیلم نامه و موقعیت است، و یا بازیگری و کارگردانی و شاید هم ترکیبی از این ویژگی ها است که یک فیلم کلاسیک را واجد ارزشی بالاتر از دیگر فیلم های کلاسیک می کند. تعطیلات رمی ِ ویلیام وایلر اگرچه موقعیت خاص و جذابی دارد اما وارد گیر و دارها و پیچیدگی های داستانی نمی شود و می توان گفت داستانی نسبتا ساده دارد. به علاوه ایرادات کمی نیز نمی توان از خط داستانی گرفت. اوج رمانس فیلم یعنی عشق جو (گرگوری پک) به پرنسس (اُدری هپبورن) به هیچ وجه قابل قبول نیست. اما، این عشق در پایان رابطه ی یک روزه ی آن دو، هم مصنوعی می نماید و هم نه و اگر وسواس زیادی به خرج ندهیم می توان در این عشق با آن دو همذات پنداری کرد، آنقدر که پایان فیلم را نقطه قوت آن نیز به حساب آورد. و اتفاقا، به نظرم، لذتی را که از فیلم می بریم، می توان در همراه شدن ( همذات پنداری) با شخصیت پرنسس خلاصه کرد. لذت اُدری از ماجراهای یک روزه اش، به لذت بیننده ی فیلم در همراهی با او بدل می شود.